مهدی جان
من نشانی از تو ندارم
اما نشانی ام را برای تو می نويسم
در عصرهای انتظار به حوالی بی كسی قدم بگذار خيابان غربت را پيدا كن
و وارد كوچه پس كوچه های تنهايی شو كلبه غريبی ام را پيدا كن
كنار بيد مجنون خزان زده و كنار مرداب آرزوهای رنگی ام در كلبه را باز كن
به سراغ بغض خيس پنجره برو حرير غمش را كنار بزن مرا خواهی ديد....
با بغضی كويری كه غرق عصاره انتظار است.
نوشته شده در تاریخ 23 / 3 / 1391
توسط
اسفندیارپور